گر ذوق طلب کنی ز ما جو


بگذر ز خود و برو خدا جو

در بحر به عین ما نظر کن


آنگاه در آ و ما به ما جو

ما دردی درد نوش کردیم


با درد در آ ز ما دوا جو

از ما بشنو نصیحتی خوش


نیکی کن و نیکیش جزا جو

دهقانی کن مکن گدائی


از کسب حلال خود نوا جو

گر طالب علم کیمیائی


در خاک سیاه کیمیا جو

رو روح بگیر و جسم بگذار


بگذار کدورت و صفا جو

با شمس و قمر ندیم می باش


از هر دو مراد دو سرا جو

مستیم و حریف نعمت الله


در مجلس او درآ مرا جو